نایروبی، کنیا – او برای تحمل کاری که انجام داد بسیار جوان است، و چیزی که هنوز او را آزار می دهد، شغل مرد مسئول است: یک افسر پلیس.
دختر 11 ساله ای که من او را نانسی صدا می کنم زمزمه کرد: “او گفت اگر بگویم، مرا خواهد کشت.” خواب می بینم که می آید مرا بکشد.
نانسی سال گذشته در حال رفتن به خانه بود که پلیس او را تعقیب کرد. او ممکن بود به تنهایی از او پیشی بگیرد، اما مادرش به او سپرده بود تا برادر 5 سالهاش را به خانه برساند. آنها با هم دویدند، اما پسر کند بود و او بیش از آن مسئول بود که دست او را رها نمی کرد – بنابراین افسر او را گرفت و سپس به گفته او، به او تجاوز کرد.
پس از آن، او برادرش را به خانه تحویل داد، اما آنقدر خونریزی داشت که خیلی زود از هوش رفت. خانواده اش او را به سرعت به بیمارستان رساندند.
مقامات همچنان در جستجوی افسر پلیس هستند، اما چون او شاهد احتمالی است، خانواده از امنیت او می ترسند. بنابراین اکنون او در حال بازسازی زندگی خود در یک خانه امن در حاشیه نایروبی است که توسط یک سازمان غیرانتفاعی به نام کارا اولمورانی اداره می شود.
دو دوجین دختر از خانه امن هفت خوابه بیرون می ریزند و داستان هایی تعریف می کنند که دل را می سوزاند. آنها تاکید می کنند که خشونت جنسی یک بلای جهانی است که ما به اندازه کافی برای مبارزه با آن انجام نداده ایم.
یک نظرسنجی منتشر نشده نشان داد که اکثر زنان در محله فقیر نشین کیبرا در نایروبی اولین تجربه جنسی خود را از طریق تجاوز جنسی یا تجاوز جنسی داشتند. سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند که تقریباً یک سوم زنان در سراسر جهان خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کردهاند که این میزان در کشورهای در حال توسعه بالاست. یک نظرسنجی سازمان ملل در سال 2013 نشان داد که تقریباً یک چهارم مردان در شش کشور آسیایی اذعان کردند که به شخصی تجاوز کرده اند.
این بخشی از کار ناتمام #MeToo است و میتواند از رهبری آمریکا بیشتر استفاده کند. برای سالها، قانون دو حزبی بینالمللی خشونت علیه زنان در کنگره کمرنگ شده است. این یک دفتر دائمی در وزارت امور خارجه برای مسائل زنان و افزایش مسائل مربوط به خشونت جنسیتی خواهد بود.
این در عمل چقدر تفاوت خواهد داشت؟ نمی دانم، اما رویکرد مشابهی در مورد قاچاق انسان در اعمال فشار آمریکا بر کشورهای خارجی برای پایان دادن به معافیت از مجازات برای قاچاقچیان نسبتاً مؤثر بوده است.
خشونت جنسی ادامه دارد زیرا صحبت کردن در مورد آن سخت است. در سکوت رشد می کند و بچه ها جایی برای برگشتن نمی گذارند.
موریل 14 ساله به من گفت: «نمیتوانستم به کسی بگویم. “مامان من نمی فهمید.”
موریل میگوید که ناپدریاش در ابتدای ۸ سالگی از او سوء استفاده کرده است. «خدایا چرا اجازه دادی این اتفاق بیفتد؟ خدایا من با تو چه کردم که این اجازه را دادی؟ آیا من این را آوردم؟ مقصر کیست، من یا پدرم؟»
سرانجام موریل به مادرش گفت، اما فایده ای نداشت. او گفت: «مادرم مرا سرزنش میکرد، سرزنش میکرد و به من هشدار میداد که به دیگران نگویم.
اوضاع تنها پس از آن تغییر کرد که موریل در سن 13 سالگی در مدرسه مورد تجاوز قرار گرفت و مرد جوانی وارد محوطه مدرسه شد و به او مواد مخدر داد. او از آن تجاوز باردار شد و مقامات بیمارستان به پلیس اطلاع دادند. عامل این جنایت پیدا نشده است و هرگز تلاشی برای محاکمه ناپدری صورت نگرفته است.
مصونیت از مجازات معمول است. پناهگاه کارا اولمورانی 24 دختر دارد و فقط در یک مورد پیگرد قانونی داشته است. آن پرونده مربوط به مردی بود که مرتباً به دخترخوانده 9 ساله خود تجاوز می کرد.
دختر به من گفت: “به مادرم گفتم و او باور نمی کند.”
سوء استفاده در آن پرونده تنها زمانی پایان یافت که برخی از مردان در حال کشیدن ماری جوانا در مزرعه، ناپدری را در حال تجاوز به دختر دیدند و مداخله کردند که منجر به دستگیری و پیگرد قانونی شد.
کشیش گفت: “مردم حاضر نیستند در مورد آزار جنسی کودکان صحبت کنند.” تری گوبانگا، بنیانگذار کارا اولمورانی. آنها حاضر به مقابله با آن نیستند.»
گوبانگا از روی تجربه صحبت می کند. صبح روز عروسی برنامه ریزی شده اش در سال 2004، او در خیابانی در نایروبی بود که چند مرد او را به داخل ماشین هل دادند و سپس به او تجاوز گروهی کردند، او را با چاقو زدند و از ماشین در حال حرکت به پایین پرتاب کردند.
جشن عروسی بدون او در کلیسا جمع شد، غافل از آنچه اتفاق افتاده است: زمانی که او قرار بود ازدواج خود را جشن بگیرد، او در بیمارستان برای زندگی خود می جنگید.
هفت ماه بعد، پس از بهبودی، او و نامزدش ازدواج کردند. او مرتباً به بازماندگان تجاوز جنسی مشاوره میداد و از اینکه کودکان آزار دیده اغلب جای امنی برای رفتن نداشتند، ناامید بود، بنابراین کارا اولمورانی را راهاندازی کرد و آن را روی یک بند کفش اداره کرد. برای دختران 14 سال و کمتر از آن استفاده می شود، اما نمی تواند نیاز را برآورده کند. اگر گوبانگا بتواند پول جمع کند، دوست دارد خانه امن را گسترش دهد و خانه ای مشابه برای پسران آزار دیده باز کند.
شنیدن این داستان ها سخت است، من می فهمم. اما تغییر تنها زمانی رخ خواهد داد که در مورد این موضوعات دشوار صحبت کنیم – و مجرمان را محاکمه کنیم.
یک دختر در خانه امن به من گفت که بعد از اینکه کشیش در سن 12 سالگی به او تجاوز کرد، با گریه به پدرش گفت: “او با من کاری کرد. نمی دانم چه بود.»
با این حال، ما می دانیم که این چیست: یک مسئله جهانی حقوق بشر. ما آن را از بین نمی بریم، اما تصویب قانون بین المللی خشونت علیه زنان به پایان دادن به مصونیت از مجازات کمک می کند و تعداد کودکانی را که از چیزی که آنها حتی نمی فهمند آسیب دیده اند، کاهش می دهد.