وقتی بچه بودم، نسخهای از «سفید برفی» را خواندم که ماهها مرا آزار میداد. در این روایت خاص، ملکه به شکارچی دستور می دهد که سفید برفی (دختر خوانده اش) را بکشد و قلب او را به عنوان مدرک بازگرداند. اما او طاقت این کار را ندارد. در عوض او یک حیوان وحشی را می کشد و قلب خود را در یک جعبه حکاکی شده قرار می دهد و آن را به ملکه تقدیم می کند. او جعبه را باز کرد. قلب را در دستش می گیرد. و سپس آن را می خورد. آن تصویر ملکه که دهانش آغشته به خون بود، مرا تا اعماق تکان داد. مهم نبود که سفید برفی، در حال حاضر، امن باشد. این قصد ملکه بود که من را متحیر کرد. او فقط نمی خواست سفید برفی بمیرد. او می خواست مصرف کردن هر یک. اما چرا؟
“سفید برفی” درباره چیزهای زیادی است: از دست دادن پدر و مادر، مهربانی غریبه ها، خطرات دختر بودن در جهان. و در مرکز عمل گناه و قدرت حسادت است – که احساس کنجکاوی است.
که در شما نمی توانید سفید برفی را بکشید (شیر سرکش/ مسحور، 96 صفحه، 24.95 دلار، سنین 14 سال به بالا)، نقاشی های عجیب و ارگانیک بئاتریس آلمانیا حسادت وحشیانه ای را بازسازی می کند که اساس داستان اصلی برادران گریم است. آلماگنا با به حداقل رساندن نثر – که کارین اسنلسون و امیلی رابرت وونگ به طور واضح از فرانسوی آن را ترجمه کرده اند – و به حداکثر رساندن احساسات ناراحت کننده هر تصویر، قلب و ذهن ملکه “شیطان” را بررسی می کند که از دیدگاه او این نسخه از تصویر سرنوشت گفته می شود
در اینجا ملکه تنهایی، اشتیاق، خشم خود را بیان می کند. زیبایی ملکه از اختیارات کمیاب او برخوردار است، اما مطمئناً هیچ آینده ای برای منصف ترین بودن در این سرزمین وجود ندارد. زیبایی محو میشود، شوهران میمیرند و دنیایی که زنان را به گرو و جوایز تقلیل میدهد – قابل ادعا، معامله یا دور انداختن – نمیتواند با شرایط خودش تسخیر شود. تنها پاسخ این است که آن را زیر و رو کنید و در نهایت آن را از هم جدا کنید.
ملکه این فرصت را دارد که فرزند شوهرش را به عنوان دختر ببیند تا رقیب، اما اینطور نیست. این تراژدی اوست.
خوانندگانی که به دنبال چرا که این حسادت را هدایت می کند ناامید خواهد شد. اما چرا مهم نیست
“تو نمی توانی سفید برفی را بکشی” از ما می خواهد که شاهد تجربه و پیامدهای حسادت باشیم – و همدستی خود را بپذیریم. چه هولناکی بر سر دیگران آورده ایم؟ دل چه کسانی را با کمال میل خوردیم؟
و وقتی تسلیم فریب حسادت می شویم چه چیزی را از دست می دهیم؟ در این، داستان روشن است: حسادت ما را زنده زنده می سوزاند و فقط خاکستر را پشت سر می گذارد.
جدیدترین رمان کلی بارنهیل برای خوانندگان جوان، «غیره و یتیمان» نامزد نهایی جایزه ملی کتاب امسال بود.