او افزود: «این مسئله خواب زمان ماست. (پگی سوینی، ساراسوتا، فلوریدا، و مارجوری آیوی، سنت لوئیس)
همچنین در The Post، اولیویه ناکس نوشت: “پرزیدنت بایدن امروز به نیویورک رفت و در مراسم سالانه دیپلماتیک که مجمع عمومی سازمان ملل است – آن را UNGA نامید.” (کنراد مکینا، لندینگ، نیوجرسی)
در مینیاپولیس استار تریبون، جیمز لیلکس، ستون نویس، انگیزه سفر اخیر در ایالت را توضیح داد: “تابستان مانند کوپنی بود که فردا منقضی می شود، و من می خواستم آن را نقد کنم.” (رودی برینولفسون، مینیاپولیس)
در Politico، ترزا ویلتز بزرگ شدن به عنوان یک دختر سیاه پوست را که تقریباً همه سفید پوست بودند، به عنوان “کشمش تنها در دریایی از بلغور جو دوسر” توصیف کرد. (مارک وایت، خط ساحلی، واش.)
در کاوشگر آدیرونداک، تیم رولند به خاطر میآورد که در هنگام پیادهروی به مسیری اشتباه میرفت: «این افکار مانند توپهای بیلیارد بیهوده از یکدیگر دور میشدند، اما هیچ کدام به جیب راست نمیافتادند». (بیل کالن، سلکرک، نیویورک)
تایمز منبع اکثر نامزدهای شما بود، که چندین مورد از آنها متوجه شدند که منتقدان و نویسندگان کتاب محور ما چه آبفشان های قابل اعتمادی از نوشتن عالی هستند. در اینجا دوایت گارنر در «کار زندگی» نوشته دیوید میلچ، فیلمنامهنویس: «نوشتن دیالوگها به همان تند و تیز، کتابش نشان میدهد، مستلزم عادت به هروئین مستقیماً از داستان کوتاه دنیس جانسون، اعتیاد ویرانگر به قمار، و توانایی کشش است. ضربالاجلها تا نقطه انحلالشان، نفسی که میتواند بشقابهای بوفه را در عمق 30 فوتی در هم بشکند، و مهارتی که باعث میشود دیگران شما را دوست داشته باشند و همزمان بخواهند شما مسموم شوند.» (Marisa Caggiano Marsey، ویرجینیا بیچ، ویرجینیا، و جینی ماتیش، Chesapeake، ویرجینیا.)
ارزیابی اخیر مولی یانگ از “درس ها”، رمان جدیدی از یان مک ایوان، نیز حافظ است. او با دقت مشاهده کرد: «یکی از استعدادهای مک ایوان این است که دوستداشتنی را با چیزهای ناپسند مخلوط کند. (جان جاکوبی، کمبریج، ماساچوست.) همچنین، با بررسی شخصیت اصلی رمان، مولی خاطرنشان میکند که «در غیاب توصیف فیزیکی زیاد، به راحتی میتوان رولند را ترکیبی افسانهای از انسان و سبد خرید تصور کرد: یک ظرف چرخدار که توسط نادیدهای رانده میشود. دست روی آسفالت زندگی.» (بورلی جونز، واشنگتن، دی سی، و بت توپینکا، ساحل رودخانه هند، فلوریدا.)