mehrkhbanner

نظر پوتین باید ایوان گرشکویچ را می خواند نه اینکه او را زندانی می کرد

اگر ولادیمیر پوتین تا به حال به خود زحمت می داد که گزارش های ایوان گرشکویچ را بخواند – به دلایلی که در زیر توضیح خواهم داد، شرط مطمئنی بود که او این کار را نکرد – ممکن بود قبل از اینکه هفته گذشته او را به اتهام جاسوسی آشکارا جعلی به زندان بیاندازد، کمی بیشتر فکر می کرد.

در ماه دسامبر، گرشکویچ، خبرنگار وال استریت ژورنال، همراه با همکارانش توماس گروو، درو هینشاو و جو پارکینسون، توضیحاتی را ارائه کردند که مطمئناً یکی از غنی ترین و قانع کننده ترین توضیحات در مورد اینکه چرا جنگ پوتین در اوکراین بسیار بد پیش رفته است.

طولانی و کوتاه آن: پوتین هیچ منبع مستقلی از اطلاعات موثق ندارد. او از خواندن اخبار در اینترنت امتناع می کند، زیرا می ترسد از آن برای جاسوسی از او استفاده شود. اطلاعات میدان نبرد از طریق لایه‌های بوروکراسی نظامی فیلتر می‌شود – و شسته می‌شود و روزها طول می‌کشد تا به او برسد. موفقیت‌های نظامی گذشته در گرجستان و کریمه او را بیش از حد اعتماد به نفس کرد و همه‌گیری او را به یک منزوی پارانوئید تبدیل کرد. در آستانه تهاجم، نه وزیر امور خارجه و نه رئیس سیاست داخلی او از جنگی که در راه است آگاه نبودند.

و مانند مستبدان در طول اعصار، او فقط به افرادی گوش می دهد که به او می گویند آنچه می خواهد بشنود. یکی از آنها، الیگارش ویکتور مدودچوک، روزنامه ژورنال گزارش داد، “به آقای اطمینان داد. پوتین گفت که اوکراینی ها خود را روسی می بینند و از سربازان مهاجم با گل استقبال خواهند کرد. پوتین پدرخوانده یکی از دختران مدودچوک است.

خبرنگاران خارجی نقشی حیاتی اما ظریف در اقتصاد اطلاعاتی کشورهای سرکوبگر دارند. بسیاری از این رژیم‌ها به شدت مطبوعات خود را کنترل می‌کنند و اطمینان می‌دهند که شهروندانشان نسخه‌ای مناسب از نظر سیاسی و با دقت طراحی شده از رویدادها در اختیار دارند. پوتین همه چیز را فراتر برد و نه تنها نحوه درک روس‌ها از اخبار، بلکه نحوه درک آن‌ها در خارج از کشور را نیز از طریق کمپین‌های اطلاعات نادرست در رسانه‌های اجتماعی و کانال تلویزیونی «روسیا تودی» به‌کار گرفت.

اما کشورهای سرکوبگر حداقل به دو دلیل، اساساً متناقض، به خبرنگاران خارجی نیز نیاز دارند.

از یک طرف، حضور آنها در کشور باعث ایجاد توهم باز بودن و نداشتن چیزی برای پنهان کردن می شود. این یک نوع تبلیغات است.

در بدترین حالت، این می‌تواند منجر به گزارش‌های اساساً گمراه‌کننده شود، زیرا خبرنگاران خارجی به ابزارهای آگاهانه یا ناخواسته رژیم‌هایی تبدیل می‌شوند که قرار است پوشش دهند. والتر دورانتی، خبرنگار بدنام تایمز در مسکو در دهه 1930، یک کهن الگو است: دورانتی در اوج کمپین جمع‌سازی استالین علیه کشاورزان اوکراینی که در آن پنج میلیون نفر از گرسنگی مردند، نوشت: «شرایط بد است، اما قحطی نیست.» (تایمز مدت ها پیش پوشش شرم آور او را رد کرد، اگرچه جایزه پولیتزر او هرگز لغو نشد.)

از سوی دیگر، خبرنگاران خارجی خوب و صادق نیز می‌توانند گزارش‌های بی‌رویهی از آنچه واقعاً در داخل کشور اتفاق می‌افتد ارائه دهند – چیزی که یک مستبد مانند پوتین نمی‌تواند به راحتی در جای دیگر به دست آورد. رسانه های تحت کنترل دولت برای به دست آوردن حقایق هیچ فایده ای ندارند. آمارهای دولتی برای پنهان کردن اخبار بد ماساژ داده می شود. هر بوروکراسی، از جمله سرویس های اطلاعاتی داخلی، برنامه ها و منشورهای تحریف کننده واقعیت خود را دارد.

اگر رئیس‌جمهور روسیه گزارش‌های گرشکویچ را در سال گذشته می‌خواند، ممکن بود یک یا دو داستان را می‌خواند که او را خوشحال می‌کرد، مانند داستانی که در تابستان گذشته درباره نادیده‌گرفتن جوانان روس از جنگ بود. (این قبل از یک پیش نویس جزئی بود که بسیاری از روس ها را به دبی، بالی و حتی یک جزیره دورافتاده آلاسکا فراری داد.)

با این حال پوتین همچنین به لطف گزارش انفرادی گرشکویچ در بلاروس در اولین روزهای جنگ، متوجه می‌شد که جنگ برخلاف آنچه وزیر دفاع روسیه مدام به او می‌گفت، «برنامه‌ریزی نشده است». او به لطف گزارشی از یک چترباز روسی که در تهاجم شرکت کرد و بعداً به فرانسه گریخت، متوجه می‌شد که ماشین جنگی‌اش چقدر بی‌کفایت است. او می‌دانست که علیرغم درآمدهای بادآورده انرژی در سال گذشته، اقتصاد روسیه تحت تحریم‌های غرب در حال نابودی است و رفیق قدیمی‌اش اولگ دریپااسکا هشدار داده است: «سال آینده پولی وجود نخواهد داشت. ما به سرمایه گذار خارجی نیاز داریم.»

این داستان ها عمدتاً برای بهره مندی خوانندگان در غرب نوشته شده است. اما یک مستبد عاقلتر از پوتین می‌توانست تصور کند که اگر رسانه‌های خارجی اجازه داشتند آزادانه و بدون ترس در روسیه فعالیت کنند، ممکن بود از برخی اشتباهات پرهزینه جلوگیری کند. و در حالی که او احتمالاً مایل است گرشکویچ (همراه با پل ویلان و مارک فوگل، دیگر گروگان های آمریکایی شناخته شده روسیه) را با جاسوسان روسی با ارزش در غرب معاوضه کند، هیچ مبادله زندانی در واقع برای او ارزشی بیشتر از هدیه دقیق ندارد. اطلاعات قابل اعتماد و بی طرفانه در مورد شرایط واقعی در روسیه.

در حال حاضر باید واضح باشد که پوتین در درون یک واقعیت ساخته شده زندگی می کند – واقعیتی که فقط در دراز مدت می تواند به او آسیب برساند، زیرا حقیقت معمولاً راهی برای عبور از آن پیدا می کند، اما در کوتاه مدت خطرات شدیدی برای دیگران به همراه دارد. تظاهرات دیپلماتیک حباب فانتزی او را سوراخ نمی کند، اما بخشی دیگر از تانک های آبرامز به اوکراین ممکن است.

در مورد گرشکویچ، مناسب‌ترین ادای احترامی که می‌توانیم به او بپردازیم این است که علیرغم خطرات، به گزارش حقیقت در مورد روسیه ادامه دهیم. پوتین چندین دهه است که به دنبال راه اندازی یک کمپین اطلاعات نادرست در غرب بوده است. سازمان های خبری غربی می توانند سوء استفاده های او را با یک پاسخ جبران کنند اطلاعات کمپین در مورد روسیه، به زبان روسی، برای روس ها. آنها نیز سزاوار بهره مندی از حقایق هستند که پوتین نمی خواهد هیچ کس – حتی خودش – بداند.

Yareli Estes

دانش آموخته مواد غذایی هاردکور. حلال مشکل لاعلاج متعصب الکل متخصص توییتر پیشرو پرشور اینترنت.

تماس با ما